اندر اوصاف اسماعیل سیمیتقو یاغی

" گویندبی‌رحمی و قساوت قلب اسماعیل سیمیتقو به درجه‌ای رسیده بود که در چند مورد دست مردم را روی سنگ گذاشته با قمه طوری می‌زد که دست از بازو جدا می‌شد. همچنین دستور می‌داد انگشتان دست مردم را قطع کرده به جای فشنگ برای ترساندن مردم در فشنگلیک فرو ببرند. زمانی که به قره قشلاق حمله می‌کردعوام، اهالی و علما در کمال درماندگی از او تقاضا می کردند که از خون قره‌قشلاق بگذرد، ولی در این حین یکی از اکراد به نام سراج‌الدین جلو آمده ومی‌گوید که مگر شما در مباح بودن خون اهل قره‌قشلاق شکی دارید، اینک یک آفتابه از خون آنها حاضر کنم و وضو گرفته نماز کنیم... (این عقیده در غالباکراد مرسوم است و شیعیان ترک را با این دید می‌نگرند). با این حرفها، اسماعیل سیمیتقو با شدت هر چه تمام‌تر به جنگ با اهل قره‌قشلاق می‌پردازد بطوری که همه مردم از پیر و جوان و اطفال را به قتل می‌رساند. و زن‌های آنها راعشیرات به اسیری تقسیم می‌کنند. در جنگ با ژاندارم‌ها،‌پس از اینکه آنها رااسیر کرده بود، دستور داد آنها را در خانه‌ای حبس کرده و خانه را آتش زدههمه را در آنجا بسوزانند

حقیقتادر وحشیگری کسی به پای او نخواهد رسید، چنانچه سابقا گفته شد. در حادثه ساوجبلاغ با بی‌رحمی تمام چهارصد نفر از ژاندارم‌ها را گلوله باران کرد وآن هایی را که زنده مانده بودند نیز با سنگ به قتل رساند."

برخی از جنایات اسماعیل سیمیتقو در اورمیه

ازجمله این جنایات قتل و غارت اورمیه و روستاهای اطراف در آن اوضاع اسفناک بعد از حمله جیلوهای قاتل و گرانی آن زمان و همچنین تصرف چندین روستا ازجمله توپراق قلعه، دیکاله، ختایلو و دیزه و حمله از این محل‌ها به شهراورمیه می باشد. او در ابتدا تمامی مال و اموال مردم ترک اورمیه را غارت کرده و از مردم خواست تا حاکم اورمیه (سردار فاتح) را از شهر بیرون کنند. بعد از این کار اسماعیل سیمیتقو با انتصاب فردی به نام پروت آقای کورد دراورمیه و واگذاری راه‌ها، گمرکات، کارگزاری‌ها، اداره نظمیه و ... به وی،‌جنایات زیادی را بر مردم ترک اورمیه تحمیل کرد. اسماعیل سیمیتقو همچنین برای جمع‌آوری تجهیزات و پول، مردم را در باغ قیصر خانم جمع کرده و آنها رابه چوب بسته و از آنها خواست تا اسلحه های خود را تحویل دهند و هر کسی که سلاحی نداشت مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفت، این آزار و اذیت به حدی بود که مردم بی دفاع ترک مجبور می‌شدند اسلحه های یاغی های کورد را خریده ودوباره به آنها تحویل دهند. کسانی که اسلحه نداشتند زندانی می‌شدند و شرط آزادی از زندان پرداخت ده هزار لیره ترکیه بود. اسماعیل سیمیتقو در ادامه از باغات مردم نیز درخواست مالیات کرد و از هر خرمن یا باغ میوه باید دودهم به او پرداخت می‌شد. اسماعیل سیمیتقو حتی عمرخان را برای قتل میرزا ‌ربیع مراغه‌ای به سولدوز فرستاد. عمرخان نیز بعد از شکست دادن میرزا،به قتل و غارت در سولدوز و روستاهای آن پرداخت.

درپایان اشاره به این موضوع مهم است که امروز برخی از به اصطلاح روشنفکران کورد (تروریست های کت و شلوار پوشیده)و افراطیهای مرکزی ، اسماعیل سیمیتقورا یک قهرمان کورد معرفی می‌کنند حال اینکه با مروری بر زندگانی و بررسی جنایات او می‌توان قطع به یقین اظهار کرد که اسماعیل سیمیتقو یک بیمارروانی‌ای بیش نبوده و خون بسیاری از مردم بی‌دفاع غرب آذربایجان را بر اساس توهمات و افکار پوچ خود و دستور اربابان خود ریخته است که با گذشت بش از80سال هنوز زخم‌های مردم ترک غرب آذربایجان التیام نیافته و این جنایات اکراد همیشه در حافظه تاریخی ملت ترک آذربایجان خواهد بود تا درس عبرتی در برخوردهای آینده با تروریستهای و عناصر ضد انقلاب باشد.

منابع:

تاریخچه اورمیه، رحمت‌الله توفیق

 اورمیه در گذر زمان، حسن انزلی

قتل عام در دو سوی ارس، صمد سرداری‌نیا